آشنایی با اماکن تاریخی یک کشور یک چیز است، اما شناخت صنایع دستی آن چیز دیگری است. انواع کفش سنتی ایرانی بخشی از صنایع دستی کشوری است که با تاریخِ طول و درازش همیشه در امر هنر و فرهنگ سرآمد بوده است. این کفشهای سنتی که اغلب ساخت دست روستاییان مناطق مختلف ایران بوده از دیرباز به عنوان روشی برای نشان دادن آئینها و اعتقادات قلمداد میشد.
با اینکه ساخت کفشهای قدیمی ایرانی به نوع پوشش، ابزار و وسائل در دسترس و نوع نیازهای آن جامعه باز میگردد، ولی آنها هنوز هم بازنمود فرهنگ اصیلی هستند که به آن هنرِ صنایع دستی میگویند. ما در این مقاله به معرفی انواع کفش سنتی ایرانی میپردازیم تا کمی بتوانیم غبار فراموشی نسبت به این هنر را پاک کنیم؛ با کیف و کفش رنو همراه باشید.
انواع کفش های سنتی ایرانی
هر شهر در کشور دارای پوشش خاص خود است، از این رو انتظار میرود کفش ویژه خود را نیز داشته باشند. امروزه به دلیل بی توجهی واضح به پوشاک سنتی ایرانی، بسیاری از کفشهای قدیمی به دست فراموشی سپرده شدهاند، اما ما با شناسایی برخی از کفشها، سعی در ایجاد تعریفی دوباره از آن داریم:
خرید کفش راحتی زنانه از فروشگاه رنو ایران
گیوه؛ پرطرفدارترین کفش سنتی ایرانی
گیوه نوعی کفش نرم، سبک، قابل تنفس، راحت، بادوام و دست بافت است که در بسیاری از مناطق ایران به ویژه در مناطق روستایی و کوهستانی استان غربی کرمانشاه متداول است. تولید گیوه دارای 1000 سال سابقه در ایران است و مراکز تولید انبوه آن به استانهای یزد و کرمانشاه مرتبط میشود. در کرمانشاه به زبان کردی به گیوه، کِلاش (Kelash) گفته میشود.
گیوه از دو قسمتِ کف و قسمت فوقانی تشکیل شده است. این کفش از قطعات کوچکی از مواد پنبهای ساخته میشود که با یک رشته لاستیک به هم چسبیدهاند. معمولاً از دو قطعه کوچک چرمی در قسمتهای پشتی و جلوی کف استفاده میشود تا استحکام آن بیشتر شود. قسمت بالایی اغلب با نخ پشمی بافته میشود.
قبل از ورود صنایع لاستیکی به منطقه، سازندگان گیوه از نوعی چرم گاو وحشی برای ساختن گیوه استفاده میکردند و قسمت بالایی آن از نخ پشمی یا نخ پنبهای بود. گران بودن، باعث شد در ساخت گیوه به ویژه در زیره آن از پلاستیک استفاده شود.
مورد مهم دیگر این است که از دیدگاه محیط زیست، گیوه هیچ آلودگی محیطی در هنگام تولید و حتی پس از سالها استفاده ندارد، زیرا مواد مصرفی آن کاملاً طبیعی هستند. مواد آن در کمتر از یک سال تجزیه میشوند و به عناصر طبیعی خود باز میگردند. شاید بتوان گفت گیوه تنها کفش سنتی ایرانی است که امروزه نیز به طور گسترده از آن استفاده میشود و افراد برای استایل های مختلف کفش گیوه را انتخاب میکنند.
چاروق (Charogh)
چاروق پاپوشی از دیرباز یکی از انواع کفش ستتی ایرانی است که به فور مورد استفاده قرا میگرفت. این کفش چرمی بوده و بندهای آن به دور ساق پا پیچیده میشود. از نظر ظاهری فرم چاروق بسیار ظریف است به طوری که امروزه زنان و دختران از آن به عنوان کفش روفرشی استفاده میکنند.
چاروق به طور کلی در دو نوع پشت بسته و بدون پشت ساخته میشود که کف آن از چرم گاوی و رویه آن اغلب از نخ ابریشم رنگی و سیم گلابتون بافته و تزئین میشود. ابزار اصلی چاروق دوزی اغلب به گزن، سوزن، درفش، چکش، مشته دسته بندی میشوند.
امروزه چاروق به دو شکل کاملاً متفاوت در دو شهر بجنورد در خراسان شمالی و زنجان تولید میشود. ماهیت امروزی چاروق زنجان شکلی صنعتی به خود گرفته است، ولی چاروق خراسان شمالی همچنان ماهیت سنتی خود را حفظ کرده است. در گذشته این هنر در بجنورد، شیروان، قوچان، فاروج و مشهد رونق بسیار داشت ولی امروزه تنها تولید چاروق شهر بجنورد است.
چاروق اغلب رنگی قرمز و شاد دارد و با ظاهر قایقی شکلش بسیار جلب توجه میکند. به ویژهبه دلیل قوسی بالا آماده در جلوی انگشتان و آویزان بودن یک منگوله به نوکش، زیبایی و منحصربه فرد بودن این پاپوش را دو چندان کرده است. ظاهر این کفش اغلب دارای گلدوزیهای ظریف و نخهای ابریشمی رنگی و گلابتون به همراه چرم بسیار باکیفیت تزئین میشود.
چاروق خراسان شمالی همانند گیوه مردانه و زنانه ندارد، و در زمستان به گرم شدن پاها و در تابستان به خنک ماندن پاها کمک میکند. اما چاروق زنجان مشخصاً برای زنان تولید میشود. از نظر ظاهری هر دو این چاروقها شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، ولی چاروق خراسان ظرافت و زیبایی بیمانندی دارد.
نعلین (Nalain)
نعلین از دیرباز در کشور تولید میشد، البته با آنچه امروز توس قالب ساخته میشود کاملاً متفاوت بود. در گذشته نعلین بدون قالب درست میشد و دو لنگه آن با هم تفاوتی نداشت و جنس رویه آن نيز از چرم ساده و زیره آن از چوب بود. از نظر ظاهری بسیار ساده، بدون قسمت پشتی، جلو بسته و چیزی شبیه کفش آخوندی بود.
این پاپوش با داشتن پاشنه متمایز میشد، زنان اغلب مدلهای پاشنه دار و مردان بدون پاشنه را به تن میکردند. دلیل استفاده از این کفش، راحتی در راه رفتن و پوشیدن و درآوردن آسان آن بوده است. رنگ این پاپوش اغلب مشکی، قهوهای و در گذشته زرد رنگ بود.
امروزه به غیر از جامعه آخوندها، نعلین به ندرت در پای مردمان عادی دیده میشود. نعال، ساغری و قبقاب از نامهای گوناگون نعلین است که هر کدام به بخشی از ایران مرتبط میشوند. از نظر تاریخی این کفش به دوران باستان باز میگردد.
نوعی کفش به ساغری نیز وجود دارد که بسیار شبیه به نعلین است، اما نوک آن اغلب به طرف بالا برگشته و دارای گلدوزیهای بسیار ظریف است. ساغری را بیشتر دختران و زنان درباری در دوره صفویه به پا میکردند.
سخن پایانی
یقیناً شناخت صنایع دستی یک کشور به معنای سفر به دل فرهنگ و هنر آن سرزمین است؛ اینکه بتوان برای جستجوی هویت گذشته و پیوند آن با آینده به صنایع دستی ارزشی فراتر قائل شد، نشان از از حفظ هویت ملی دارد.
انواع کفش سنتی ایرانی در گذار تاریخ کمرنگتر شدهاند و نام آنها نیز به کلی به دست فراموشی سپرده شده است، نه به دلیل حضور دنیای مدرن بلکه گسست ایرانی امروز با ذات خویش بوده است. پرداختن و رسیدگی به این مهم و اتصال آن به بازار امروز، هم میتواند به زنده ماندن این صنعت کمک کند و هم راهی برای امرار معاش روستاییان باشد.